قصه مهدی پروانه ای از آشنویه

بــامشکــلات بیمــاران آشنــا شویــد

خانه ای بی

قصه پروانه ای از ارومیه …

امروز مهدی از آشنویه مهمون ما در خانه ای‌بی بود
با هم نشستیم و شنیدیم از خاطراتش… از روزایی که به خاطر بیماری نتونست بیشتر از کلاس ششم درس بخونه. از برادرش محسن گفت که اونم پروانه‌ایه، اما به خاطر شدت بیماری نتونست همراهش بیاد.

مهدی از سختی‌های قبل از تشکیل خانه ای‌بی هم گفت؛ روزایی که پانسمان نبود و خانواده‌ها نمی‌دونستن چطور زخم‌ها رو درمان کنن. اما امروز با لبخند تعریف می‌کرد که دیگه تنها نیست، چون همیشه مددکارای خانه ای‌بی حال بچه‌ها رو می‌پرسن و حواسشون به همه‌چی هست.

این دلگرمی‌ها همه‌ش به خاطر محبت شما مردم عزیزمونه
اگر امروز مهدی و صدها پروانه‌ی دیگه می‌تونن کمی راحت‌تر زندگی کنن، به خاطر قلب بزرگ شماست. شما ثابت کردین که مهربون‌ترین مردم دنیا هستین و ما هر روز به داشتن همراهی مثل شما افتخار می‌کنیم.

موضوعات مرتبط

با این مقاله مطالعه کنید

اخــــبار و مقــــالات مرتبــــط

بـــا مـــا همـــراه خواهـــید بـــود